پرنسا

تولدت مبارک امروز دختر زیبای ما بعد از یک مسیر پر از هیجان و استرس به دنیا اومد. عزیزم، امیدوارم دنیایی که بهش قدم گذاشتی برات پر از شادی و لحظه‌های قشنگ باشه. امیدوارم از زندگی لذت ببری و از اینکه ما خانواده‌ات هستیم، احساس خوبی داشته باشی. و از صمیم قلب آرزو می‌کنم که مادربزرگت رو با آغوش باز بپذیری. عاشقتم!

الان که عسلم ده ماهش شده بذارین بگم چه کارایی بلده: بای بای کردن ، دست زدن الو کردن بوسیدن . دیگه دستشو به مبلا می گیره راه می ره ... بابا ،ماما ، نی نی ، آب ،دایی ،گل، ددر ،نوم نوم (خوراکی) الو،دوغ اویلا(سهیلا) اسم منو میگه. اوف، داغ ، فوت کردن که وقتی آتیش یا شمع می بینه شروع به فوت کردن میکنه خیلی اون لحظه خوردنی میشه با اون لبای غنچش ...

پنج شنبه شب جشن دندونی عسلم بود  ... الان شش ماهت شده . منو مامان مری و بابا به مناسبت نمایان شدن دو تا دندونای خوشگلت یه مهمونی ترتیب دادیم، کلی کار انجام دادیم و مهمونای زیادی اومدن : عمه دایی عمو و دوستای خوبمون ... یه عالمه هم کادوهای خوب خوب برات آوردن ....خلاصه خیلی خوش گذشت هم به ما و هم به خودت اینم از عکسها: ...

...

...